نویسنده: امیرحسین مجیری




 

آیا می‌توان، با بررسیِ مسئله‌ی «مناظره در اسلام»، به الگوی مناسبی در مورد «مناظره‌های انتخاباتی» در شرایطِ حاضر رسید؟ ابتدا باید گفت که آنچه با عنوانِ «مناظره» در میان پیشوایان و علمای دین اسلام معرفی شده است، با آنچه با عنوانِ مناظره‌های انتخاباتی به شکل جدی از سال 1388 در کشورمان برگزار شد، تفاوت‌هایی دارد. با این حال، بررسی شرایط و آداب مناظره‌های دینی می‌تواند تا حدی الگویی باشد برای کسانی که می‌خواهند مناظره‌ی انتخاباتی انجام دهند یا در مورد این گونه مناظره‌ها قضاوت کنند.
نوشته‌ی پیش رو بر پایه‌ی بخشِ «مناظره»ی کتابِ «منیه المرید فی آداب المفید و المستفید»[1] است. در هر بخش، ابتدا آداب یک مناظره‌ی خوب مورد تأیید دین بیان می‌شود و سپس سعی می‌شود این آداب با مناظره‌های انتخاباتی تطبیق داده شوند.

1) هدفِ مناظره: اثباتِ حق (نه ریاکاری)

مناظره‌ی پیشوایان و علمای دین صرفاً خدایی بوده و با هدفِ رسیدن به حقایقِ عالم برگزار می‌شده است. بنابراین هدف مناظره باید رسیدن به حق باشد و اهمیتی ندارد که این حق چه باشد. هدف اهل مناظره نباید به کرسی نشاندن نظریه‌ی خود و اثباتِ حقانیتِ خود باشد (این هدف را جدال و ستیز و ریاکاری می‌نامند).
یکی از نشانه‌های وجود هدفِ خدایی در مناظره این است که مناظره‌کننده اگر امیدی به تأثیرِ نظر خود ندارد، واردِ مناظره نشود و اگر بداند طرفِ مقابل حرفِ او را نمی‌پذیرد و حتی اگر اشتباهش معلوم شود، دست از سلیقه‌ی شخصیِ خود بر نمی‌دارد و زیر بار حرف حق نمی‌رود، مناظره جایز نیست.
اما: به نظر می‌رسد مناظره‌ی انتخاباتی را هم می‌توان با همین هدف برگزار کرد و این بستگی به طرف‌های مناظره‌کننده دارد.

2) اولویتِ «امر به معروف و نهی از منکر» نسبت به مناظره

برگزاریِ مناظره در صورتی جایز است که وظیفه‌ی مهم‌تری در کار نباشد؛ زیرا اگر مناظره درباره‌ی امرِ واجب و به شکلِ مشروع باشد، «واجبِ کفایی» است. اما اگر یک «واجبِ عینی» (یا واجبِ کفاییِ مهم‌تر از مناظره) در کار باشد، مناظره جایز نیست؛ از جمله وظایف واجب (که به آن توجه نمی‌شود) «امر به معروف و نهی از منکر» است.
توضیح اینکه، در مناظره، مناظره‌کننده ممکن است با برخی منکرها روبه‌رو شود یا از گوینده یا شنونده حالت‌هایی سر زند که هر دو دچارِ گناه شوند (مثل ناسزاگویی، ایجادِ محیطِ وحشت و ترس، آزاررسانی و کوتاهی نسبت به واجب‌هایی مثل دعوت به دوستی و محبت و نصیحت کردن مسلمانان).
مناظره‌‎کنندگان موظف به رعایت وظیفه‌های اخلاقی (مانندِ آنچه گفته شد: دعوت به دوستی و نصیحت) هستند، ولی متأسفانه در حین مناظره، ناخودآگاه از این وظیفه‌ها سر باز می‌زنند و گرفتارِ مشکل‌های گفته‌شده می‌شوند؛ در حالی که تصور می‌کنند، با هدفی خدایی به مناظره می‌پردازند.
اما: توجه به این نکته‌ها در مناظره‌ی انتخاباتی هم کارِ دشواری نیست. مناظره‌کننده‌ها خود باید اولویت‌های دینی را در نظر بگیرند. آیا مناظره‌ی آن‌ها منجر به «ریختنِ آبروی یک فرد یا مجموعه» نمی‌شود؟ آیا شرایط مناظره مسائلی چون «تهمت‌زنی»، «دوری از انصاف» و «دروغ‌گویی و فریب‌کاری» را پیش نمی‌آورد؟ اگر این گونه است (با توجه به اولویت‌بندی‌های دینی) آیا بهتر نیست، در برخی شرایط، از مناظره خودداری کنند؟

3) شرطِ مناظره در دین: اجتهاد

مناظره‌کننده در مناظره‌ی دینی باید مجتهد باشد و طبق نظر خود، حرف بزند نه نظرِ دیگران. در این حالت، اگر حق از زبانِ طرفِ مقابل گفته شد، از نظرِ خود دست بکشد. کسی که مجتهد نشده باشد، نمی‌تواند در حین مناظره با نظرِ کسی که از او تقلید می‌کند مخالفت کند. در این صورت، مناظره چه فایده‌ای دارد، وقتی مناظره‌کننده‌ی غیر مجتهد حتی در صورت اثباتِ اشتباهش، دست از نظریه‌ی خود بر نمی‌دارد و نظریه‌ی مجتهدِ مقابلِ خود را نمی‌پذیرد؟
برای مجتهدان این اتفاق رخ داده است که متوجه شده‌اند دلایل نظریه‌شان، سست و اشتباه بوده است. مجتهدان در این حال، نظرِ خود را تغییر می‌دهند (چنانچه این تغییر را در کتاب‌ها و حتی گاه در یک کتاب آن‌ها می‌بینیم).
اما: در مناظره‌ی انتخاباتی هم استفاده از افراد مجتهد در زمینه‌ی موضوعِ مناظره اهمیت دارد. چه این موضوع اقتصادی باشد، چه سیاسی، فرهنگی یا هر موضوعِ دیگری، به هر حال دو (یا چند) طرف مناظره باید بر موضوع مورد بحث تسلط کامل داشته باشند یا به اصطلاحِ دینی در آن موضوع «مجتهد» باشند. حتی اگر خودِ کاندیداهای انتخاباتی هم واردِ مناظره می‌شوند و در موضوعی کاملاً تسلط ندارند، بهتر است از بحث در مورد آن موضوع صرف نظر کنند.

4) مناظره در مسائلِ روز، نه مسائلِ دور از ذهن

محدوده‌ی بحث در مناظره باید وقایع مهم دینی یا مسائل قریب‌الوقوع باشد. در مناظره، مسئله‌ی روشن شدن حق مهم است (نکته اینکه مناظره‌کننده نباید، برای اثبات حق، سخن خود را بیش از اندازه طولانی کند).
مناظره‌کننده نباید مغرور شود و فریب بخورد که بحث در مورد مسائل دور از ذهن و عجیب، موجب تقویت نیروی استدلال می‌شود (این تصور بیشتر برای کسانی پیش می‌آید که با اظهار فضل، شاد و دچارِ «حظِ نفس» می‌شوند. بنابراین، در تعریف‌ها و مغالطه‌ها و امثالِ این‌ها بحث می‌کنند. اگر حالت‌های درونیِ این افراد بررسی شود، مشخص می‌شود که هدفِ آن‌ها حتی همین تقویتِ نیروی استدلال هم نیست).
اما: این ادبِ مناظره‌ی دینی هم قابلِ انطباق بر مناظره‌ی انتخاباتی هست. اول اینکه مناظره‌کننده‌ها باید «مغالطه» و «فریب‌کاری» را کنار بگذارند و دوم اینکه در مورد موضوع‌های ملموس و موردِ نیاز بحث کنند. برای مثال، بحث در مورد گذشته‌ی افراد، اگر به مسائلِ روز ارتباطی پیدا نکند، اشتباه است.

5) مناظره در خلوت و دور از جمع

برای مناظره‌کننده، باید مناظره در مکانِ خلوت بهتر از مناظره در جمع باشد؛ زیرا مناظره در خلوت، موجب تمرکزِ فکر و صفای اندیشه (برای درکِ حقیقت) می‌شود. مناظره در جمع، انگیزه‌ی ریا و حرص در غلبه کردن بر طرفِ مقابل را (به هر دلیلِ باطلی) افزایش می‌دهد.
برای کسانی که اهداف فاسد دارند، پاسخ دادن به پرسش‌های دیگران در خلوت، موجب سستی و کسالت می‌شود؛ اما برای همین کار در جمع، با هم رقابت می‌کنند و برای پاسخ دادن در جمع، به فریب‌کاری و نیرنگ روی می‌آورند.
اما: یکی از اهداف اصلی مناظره‌ی انتخاباتی جنبه‌ی تبلیغاتیِ آن است! بنابراین نمی‌تواند در خلوت برگزار شود. اما به هر حال، بهتر است مناظره در محل‌های تخصصی و در میان مخاطبانِ متخصصِ بحث، برگزار شود تا تأثیرِ جمع بر مناظره‌کنندگان به حداقل برسد.

6) جست‌وجوی حق و احساس دوستی با طرف مناظره

مناظره‌کننده در راه یافتن حق باید مانند کسی باشد که دنبال گم‌شده‌ی خود است و وقتی به حق دست یافت، باید اشک شوق بریزد و خدا را شکر کند. او نباید فرقی بین ظاهر شدن حق به دست خود یا به دست طرف مقابل ببیند. او باید به طرف مناظره به چشم شریک و یاور نگاه کند، نه به چشمِ دشمن. بنابراین وقتی شریک او، حق را به او نمایاند، باید از او تشکر کند (همان طور که اگر کسی راهی را به اشتباه به دنبالِ گم‌شده‌ی خود می‌رود و دیگری او را به راه درست راهنمایی می‌کند، این راهنمایی شایسته‌ی تشکر است). حق و حقیقت گم‌شده‌ی هر مؤمنی است. بنابراین اگر حق به وسیله‌ی طرفِ مقابل آشکار شد، باید خوشحال باشد و از شریکِ خود تشکر کند، نه اینکه شرمسار شود و به مبارزه بپردازد.
اما: با توجه به همان جنبه‌ی تبلیغاتی، شاید نتوان چندان از مناظره‌کننده‌ها انتظار داشت که اگر حقیقت را از زبان طرف مقابل خود شنیدند، دست از حرف خود بکشند. گرچه ایده‌آل همین است. با این حال، می‌توان حداقل توصیه کرد که اگر یکی از طرف‌های مناظره فهمید حرفش اشتباه است و حرف طرف مقابل حق است، بر باطلِ خود تأکید نکند.

7) انصاف در مناظره و کمک کردن به طرف مقابل

مناظره‌کننده نباید یاور و شریک خود را از دلیل آوردن باز دارد، بلکه باید به او کمک کند تا آنچه را در ذهنش هست بگوید. اگر مناظره‌کننده حق را لا‌به‌لای سخن شریک خود یافت یا فهمید که سخنِ او حق را اثبات می‌کند (گر چه خود او متوجه این موضوع نباشد) باید از او قبول کند و خدا را شکر کند؛ زیرا هدف مناظره رسیدن به حق است، حتی اگر حق میان سخنان ناموزون و ناهماهنگ باشد.
امثال این حرف که «این نظر، با توجه به برگشتن تو از نظر اولیه‌ی خود، لازمه‌ی سخنِ من نیست و نمی‌توانی چنین بگویی» دشمنی و لجاجت محض و خروج از دایره‌ی استواراندیشی است.
می‌بینید که بیشتر مناظره‌ها به دعوا و جدال محض تبدیل می‌شود، تا آنجا که معترض دلیل می‌خواهد و مدعی با آنکه دلیل را می‌داند، از سخن گفتن خودداری می‌کند و در نهایت، جلسه از دشمنی و کینه پر می‌شود. بدیهی است که چنین مناظره‌ای خیانت به اسلام است و موجب ورود فرد به جمعی می‌شود که قرآن کریم آن جمع را به علت کتمان علم نکوهش کرده است.
اما: نزدیک کردن «رقابت انتخاباتی» به رفاقت انتظار چندان بیجایی نیست. به هر حال، همه‌ی کاندیدهای انتخاباتی مسئولیت‌های مختلف کشوری دارند و قرار است بعد از انتخابات با هم به همکاری بپردازند. پس اگر یکی از مناظره‌کننده‌ها دچارِ سردرگمی در بحث شد، این نباید به عنوانِ حربه‌ای در دستِ طرفِ مقابل در بیاید.

8) مناظره با افراد برجسته و صاحب نظر

باید با افرادی که استقلال علمی دارند، مناظره کرد تا مناظره‌کننده ‌ـ‌در صورتی که در پی حق است‌ـ بتواند از نظراتشان سود ببرد. بیشتر مناظره‌کنندگان از مناظره با دانشمندان و بزرگان علم دوری می‌کنند؛ زیرا می‌ترسند حق در بیان این بزرگان باشد. بنابراین علاقه دارند با افرادی که از نظر علمی پایین‌تر هستند، مناظره کنند تا بتوانند حس طمع خود را در ترویج باطل، بر طرف مقابل تحمیل کنند.
اما: این مورد هم باز به استفاده از افراد متخصص در بحث بر می‌گردد؛ یعنی در ابتدا برگزار‌کنندگان مناظره باید دقت کنند که کسانی را برای مناظره انتخاب کنند که هم‌سطح بوده و در موردِ بحث، متخصص باشند و سپس خود مناظره‌کننده‌ها باید دقت کنند که آگاهیِ لازم برایبحثِ موردِ نظر را کسب کرده باشند.
منبع: «منیه المرید فی آداب المفید و المستفید»، نوشته‌ی شهید ثانی، ترجمه‌ی محمد باقر حجتی با عنوان «آداب تعلیم و تعلم در اسلام».